جدول جو
جدول جو

معنی چم زمان - جستجوی لغت در جدول جو

چم زمان
(چَ زَ)
دهی از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 31 هزارگزی باختر الیگودرز و یک هزارگزی خاور راه آهن اراک به دورود واقع است. هوایش معتدل است و 120 تن سکنه دارد. آبش از چاه و قنات. محصولش غلات. شغل اهالی زراعت و بافتن قالیچه و جاجیم و راهش اتومبیل رو است. (از فرهنگ ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
هم روزگار، معاصر، هم دوره، هم عصر، دارای زمان یکسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرم کمان
تصویر چرم کمان
زه کمان، چرم گور، چرم گوزن، چلّۀ کمان، وتر
فرهنگ فارسی عمید
(هََ زَ)
هم عصر. معاصر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
هم دوره هم عصر معاصر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک زمان
تصویر یک زمان
اندک زمانی، مدت کمی، دمی
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که با دیگری درتکلم بزبانی شرکت دارد، همدمی که سخن شخص را نیک دریابد: هر که او از همزبانی شد جدا بی زبان شد گر چه دارد صد نوا. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم زمانی
تصویر هم زمانی
هم دوره بودن هم عصری
فرهنگ لغت هوشیار
کم سخن، کسی که هر چه او را دستور دهند بجا آورد و در برابر آن عذر نیاورد: (همانا که عشقم بر این کار داشت چو من کم زبان عشق بسیار داشت)، (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در زمان
تصویر در زمان
در حال فورا فی لافور. رشته و ریسمان تافته که در سوزن کشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آن زمان
تصویر آن زمان
آنگاه در آن وقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کر زمان
تصویر کر زمان
((کَ))
آسمان، عرش، سپهر
فرهنگ فارسی معین
مصادف، معاصر، مقارن، هم دوره،
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
في نفس الوقت
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
Concurrent, Simultaneous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
concurrent, simultané
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
concomitante, simultaneo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
simultâneo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
concurrente, simultáneo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
równoczesny, jednoczesny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
одновременный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
одночасний , одночасний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
gelijktijdig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
gleichzeitig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
ہم وقت , ہم وقت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
समकालीन , समानांतर
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
พร้อมกัน , พร้อมกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
serentak, bersamaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
מקביל , בו-זמני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
同時の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
并发的 , 同时的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
동시에 일어나는 , 동시에
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
eşzamanlı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
একই সময়ে , একযোগ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هم زمان
تصویر هم زمان
sambamba, kwa wakati mmoja
دیکشنری فارسی به سواحیلی